کد خبر : 279985
تاریخ انتشار : شنبه 24 آذر 1403 - 17:13
-

جوانترین بازیکن اردوی تیم ملی فوتسال: از خوشحالی شوکه شدم!

جوانترین بازیکن اردوی تیم ملی فوتسال: از خوشحالی شوکه شدم!

دروازه‌بان تیم ملی از دعوتش می گوید.

به گزارش پایگاه خبری فوتسال ، اردوی تیم ملی فوتسال پر است از بازیکنان جوان و تشنه رقابتی که می‌خواهند خودشان را به کادر فنی تحمیل کنند و جای پایشان آنقدر سفت شود که کسی آنها را از قطار یوزپلنگ‌ها پیاده نکند، همین موضوع باعث شده که فشار بازی‌های درون تیمی دستکمی از یک مسابقه رسمی نداشته باشد و جوان‌ها و باتجربه‌ها چنان سر یک توپ بجنگند که انگار این آخرین فرصت جهان است! تیم ملی پوست انداخته و جوان‌ها با عطش به پیش می‌تازند.

ملی‌پوشان حاضر در اردو در چهار روز گذشته در دو نوبت صبح و عصر به تمرین پرداختند، جایی که وحید شمسایی و سیامک داداشی هر حرکت آنها را زیر نظر می‌گیرند و حتماً به فیفادی بعدی فکر می‌کنند که اگر مشکلات غیرورزشی حل شود قرار است تیم ملی به مصاف حریفان برود. در این میان بازیکنانی که اولین بار است به تیم ملی دعوت شده‌اند حس و حال دیگری دارند، ترکیب هیجان، لذت و اندکی استرس. برای آنها که سالها ستاره‌هایی چون حسین طیبی، سعید احمدعباسی، مسلم اولادقباد و … را از دور دیده‌اند حالا رقابت با آنها شکل دیگری دارد. حضور در اولین اردوی تیم ملی طعم خاصی دارد، برای یک ورزشکار شبیه هیچ چیزی دیگری نیست.

 

این را محمدهاشم ابرقویی می‌گوید. دروازه‌بان جوانی که در حال آماده شدن برای تمرین صبحگاهی روز شنبه با ما حرف می‌زند، انگشت‌هایش را با دقت چسب می‌زند و می‌گوید: «بعد از بازی مقابل مس سونگون حالم بد بود، خیلی خوب بازی کردیم ولی مس پیروز شد، یکی دو روزی می‌شد که به خاطر تعطیلات میان‌فصل لیگ برتر می‌خواستم با خانواده سفر برویم شمال. یک دفعه توی اینستاگرام لیست بازیکنان دعوت شده به تیم ملی را دیدم. باورم نشد. اسم خودم هم بود. چند دقیقه توی شوک بودم. دیگه مسافرت رو کنسل کردم و اومدم اردو.»

 

اصالتاً شیرازی است ولی در قرچک ورامین به دنیا آمده. جایی که انگار معدن دروازه‌بانی است، حالا جوانترین بازیکن دعوت شده به تیم ملی لقب گرفته. با موهای کوتاه، صورت گرد و چشم‌هایی حریصِ برنده شدن. ابرقویی متولد ۱۳ آذر ۱۳۸۴ است، یعنی تازه وارد ۱۹ سالگی شده.

– اول لطف خدا بود که الان اینجا کنار بزرگای فوتسال ایران هستم تا ازشون یاد بگیرم. از آقای شمسایی و کادر فنی هم خیلی ممنونم بابت دعوت به تیم ملی. هم خوشحالم و هم احساس غرور دارم که کنارشون هستم، البته راستش رو بگم یه جاهایی سخت هست، بهرحال اینجا بهترین‌های ایران جمع هستند.

 

+ چطور شد فوتسال را انتخاب کردی؟

– مثل هر پسر بچه دیگری منم عاشق توپ و فوتبال بودم، خیلی مانویل نویر رو دوست داشتم ولی مسیرم رفت طرف فوتسال و قسمت بود اینجا دیده بشم.

 

+ سال ۱۴۰۳ سال تو بود!

– خدا رو شکر. ممنون اعتماد مربیانم در سفیرگفتمان هستم، خیلی به من کمک کرد باشگاه که الان اینجا هستم. کل تیم کمکم کردن و ثمره‌اش شد دعوت به تیم ملی. می‌دونم بین دعوت به تیم ملی و موندن اینجا خیلی فرق هست اما خوشحالم برای این اتفاق، کنار بزرگان یاد می‌گیرم، تجربه کسب میکنم و لذت میبرم.

 

+ چرا از توپ نمی‌ترسی؟ بعضی بازیکنا جوری از فاصله نزدیک شوت میزنن که قاعدتاً باید جا خالی بدی ولی تو با تمام وجود میای به استقبال توپ!

– دیگه عادت کردیم. اینقد توپ خورده توی صورتمون که ترسی وجود نداره. گلر که هستی باید عاشق توپ باشی.

حین مصاحبه مهدی رستمی‌ها گلر خوش اخلاق مس سونگون که در اردو است اضافه می‌شود و می‌گوید این را هم بنویسید که «در اولین اردوی تیم ملی معجون به من باخته!» هاشم می‌خندد و مثل همیشه با حاضرجوابی می‌گوید «زشت بود دیگه اولین اردو بزرگترها رو ببریم!»

– توی اردو گلرها با هم هم اتاقیم. من، سعید مومنی، مهدی رستمی‌ها و بهزاد رسولی. صداشون در اومده از دست من. چون زودتر از همه می‌خوابم، دیرتر بیدار میشم، ظهرها بین تمرین هم می‌خوابم!

 

+ در این مسیر می‌تونی بگی چه کسایی خیلی کمکت کردن؟

–  اجازه بدید اسم نبرم. هر مربی که داشتم به من چیزهایی یاد داده و میترسم کسی از قلم بیفته، ممنون همه‌شون هستم. اما باید از خانواده‌ام تشکر کنم که همیشه کنارم بودن، حمایتم کردن. ان‌شالله که عمری باشه زحمات همه‌شون رو جبران کنم.

 

+ نقطه قوت خودت در گلری رو چی ‌میدونی؟ شوت‌گیر بودن؟ تک به تک گرفتن؟

–  نقطه ضعف زیاد دارم، من تازه اول کارم و باید خیلی کار کنم، اما نقطه قوت رو اجازه بدید بقیه بگن.

 


+ از کجا فوتسالت رو شروع کردی؟

دو سه سال پایه بازی کردم، یکساله لیگ دو بودم، بعد اومدم لیگ برتر تو باشگاه سفیرگفتمان. البته یکی دو سالی فرصت بازی نرسید تا امسال.

+ اگر بخوای به مهمترین چیزی که در اولین اردوی تیم ملی یاد گرفتی اشاره کنی، کدوم رو میگی؟

– اینکه برگردم به باشگاه باید خیلی تمرین کنم، خیلی خیلی تلاشم رو بیشتر کنم. یعنی اگر قبلاً روزی یک جلسه تمرین میکردم الان باید سه جلسه تمرین کنم، اگر دو ساعت تمرین میکردم تبدیلش بکنم به شش ساعت تا بتونم موندگار بشم. موندن توی تیم ملی سخته واقعاً. رقابت خیلی بالاست.

 

+ لیگ امسال چطور بود تا الان؟

– من اینقدر سابقه ندارم که اظهارنظر کنم ولی این سه سالی که با سفیرگفتمان بودم باید بگم نیم فصل اول خیلی خوب بود و بهتر از سال‌های قبل، ستاره‌ها بین تیمای مختلف تقسیم شدن و باعث شده سطح بازیا بره بالا. اما میدونم نیم فصل دوم سخت‌تره، چون یه سری تیما تقویت شدن، یه سری تیما جا افتادن و رقابت بالاست.

 

برای شروع تمرین بی‌تاب است، اصغر قهرمانی مربی گلرها دارد با سه دروازه‌بان دیگر حرف می‌زند، ابرقویی اجازه می‌گیرد که برود، چنان عطشی دارد که می‌شود حدس زد اگر همین مسیر را پیش برود برای سالها می‌تواند مهمان ثابت اردوهای تیم ملی بزرگسالان باشد و شاید هم دروازه‌بان شماره یک تیم ملی فوتسال، البته به شرطی که سعید مومنی، مهدی رستمی‌ها، بهزاد رسولی و رقبای دیگری که در لیگ کمین کرده‌اند به او این اجازه را بدهند. ابرقویی اما رویاهای خودش را دارد، پسری که به عنوان جوانترین ملی‌پوش از قرچک ورامین به اردوی تیم ملی فوتسال آمده قصد ندارد به این زودی‌ها دست از مبارزه بکشد … 

 

منبع: سازمان لیگ 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.