به گزارش پایگاه خبری فوتسال ایران، این روزها شاهد فراز و نشیب های فراوانی در فوتسال ایران هستیم.فراز و نشیب هایی که فوتسال را به حاشیه کشانده تا بیش از پیش به جاده ی خاکی نزدیک شود.
خبری از تیم هایی که پایه گذار و ریشه دار در فوتسال بوده اند نیست.تیم هایی مانند شن سا،تام ایران خودرو ،فولاد ماهان،استقلال،پرسپولیس،راه آهن که روزگاری تنور لیگ را داغ نگه داشته بودند ولی هرکدام به دلایلی خود را در بن بست فوتسال دیدند و دیگر ادامه ندادند.
در میان همه ی آن تیم های قدیمی، تنها نام هایی که باقی مانده شهید منصوری قرچک و شهروند(راه)ساری است،تیم هایی که حال و روز خوبی ندارند. شهید منصوری قرچک که با سرمایه گذاری شخصی مهندس کریم منصوری پا به فوتسال گذاشت، در سال های ابتدایی سعی داشت تا با راه اندازی تیم های پایه، یک آکادمی بازیکن سازی تاسیس کند تا از هزینه های اضافی پرهیز کرده و متکی به سرمایه های بومی باشد.
سال ۸۲ تیم نوجوانان شهید منصوری در همین راستا راه اندازی شد و سعید عبدالوند که از سرمایه های بومی قرچک است، هدایت و کار استعدادیابی را شروع کرد و در سال ۸۴ در ساوه و ۸۵ در کرمان به عنوان قهرمانی کشور دست یافت و همیشه در سطح پایه ی کشور به عنوان یک مدعی شناخته می شد.
با این حال کریم منصوری بدلیل مشکلات مالی در سال ۸۷، تیم های پایه ی خود را منحل کرد. تیم هایی پایه ای که ثمرات خوبی برای قرچک داشتند(در ادامه بازیکنانی را نام می بریم که از همین تیم های پایه به فوتسال کشور شناسانده شدند.)
منصوری در سال ۸۸ که سید مهدی ابطحی سکان هدایتش را برعهده گرفت،وارد سبک سیستمی جدیدی شد که هنوز رگه هایی از آن در منصوری وجود دارد. منصوری که تا امروز با کسب ۲ قهرمانی،۲نائب قهرمانی و ۲ مقام سومی پرافتخارترین و باسابقه ترین تیم فوتسال ایران محسوب می شود،۳ سالی است که سیر نزولی را پشت سر می گذارد.
برخی صحبت ها مبنی بر این است که این سیر نزولی از زمانی آغاز شد که فدراسیون فوتبال تصمیمی قاطع نسبت به حوادث هفته آخر لیگ در سال ۹۰ نداشت و با دیر اعلام شدن حکم تبانی و اثبات قهرمانی شهید منصوری قرچک و حضور گیتی پسند در آسیا، این تصور بوجود آمد که فوتسال ما چیزی جز بن بست نیست و هزینه کردن در آن نتیجه ای ندارد.
از همان موقع بود که زمزمه هایی در ابتدای هر فصل از قرچک به گوش می رسید و گفته می شد منصوری قصد تیمداری ندارد. با این وجود هربار با پادر میانی افراد مختلف، این تیم وارد مسابقات می شد. در سال های اخیر هم مسئولان قرچکی با کمک های یک خط درمیان خود و البته برخی توقعات بالای مسئولان باشگاه،این تیم را بیش از پیش وارد حاشیه کرده اند. اوج این سردرگمی در بازیکنان و خستگی در هواداران را این فصل مشاهده کرده ایم.
منصوری در سال های ۸۴ و ۸۵ هم رتبه های نهم و هشتم را دیده بود ولی هیچ زمانی مانند این روزها نبوده… بازیکنان بومی این شهر در تیم های دیگر پخش شده اند و دیگر منصوری یک مدعی به حساب نمی آید.
محمد طاهری(گیتی پسند)،نصیری نیا(فردوسی مشهد)،ظریفیان (شهرداری ساوه)،مصطفایی(تاسیسات دریایی)،وحید قریشی(دنشگاه آزاد)،علی آقاجانلو(دانشگاه آزاد) و حتی محمد کشاورز که سالها در این تیم بازی کرده و مردم این شهر او را یک قرچکی می دانند.
سرمایه های جوان امروز شهید منصوری قرچک مانند مسعود محمدی،مهدی رضائیان، حامد آتش زا و امین مجیدی پور ثمر های همان سال هایی است که به کار استعدادیابی و تیم های پایه اهمیت ویژه داده شد ولی جوان های امروز منصوری که از خارج این شهر آمده اند، به بازیکنان نیمکت نشینی تبدیل شده اند که استعدادش در هر جوان ورزشکار دیگری وجود دارد.
اگر کمی دقت کنیم متوجه میشویم که شهید منصوری می تواند با توان بازیکنان بومی و حتی یک کادر قوی از مربیان قرچک(فعلی و سابق) با کمترین نیاز به افراد غیر بومی و با راه اندازی یک آکادمی فوتسال پایه، افق های دورتر را ببیند و با یک هزینه کلی و برنامه ریزی بلند مدت، به نتایجی به مراتب بهتر دست پیدا کند، یعنی در قرچک باید یک کارخانه تولید و رشد استعدادها سازماندهی شود، کاری که سالهاست توسط مربیان پایه این شهر یعنی عبدالوند و علیزاده در حال انجام است و ثمره آن راه اندازی آکادمی فوتسال باشگاه شهدای مقاومت است که در رده های نوجوانان،جوانان،امید و بزرگسالان در حال فعالیت است.
اگر امروز فوتسال قرچک در یک پیچ حساس و خطرناک در حال حرکت است، نتیجه ی اشتباهات گذشته است. اگر کمی سرمایه گذاری صحیح در بین جوانان این شهرستان صورت می گرفت و دلسوزانه رفتار می شد و البته برخی دست ها به میان نمی آمد و سنگ اندازی صورت نمی گرفت، شایدشهید منصوری قرچک تا سال ها با خیال راحت و با هزینه هایی به مراتب کمتر در بین بالای جدولی ها قرار می گرفت.
ثمره ی این جنگ داخلی که با اشتباهات افرادی بومی و بی تفاوتی افرادی غیر بومی راه انداخته شده این است که از این تیم ریشه دار در تیم ملی بزرگسالان تنها یک نماینده حضور دارد! در شهری با بیش از ۳۰۰ هزار نفر جمعیت که فوتسال با پوست و گوشت و خون آنها آمیخته شده و دارای بیش از ۱۷ سالن ورزشی است، انگیزه در بین فوتسالی های آن تا حد زیادی از بین رفته است.
با این حال تنها کار آکادمیک و مدرسه فوتسالی در قرچک توسط سعید عبدالوند سالهاست با نوجوانان در حال فعالیت است، ولی اگر شما یک قرچکی باشید متوجه می شوید که برخی افراد از داخل به دنبال تخریب سرمایه های بومی این شهرستان هستند.
کادر فنی شهید منصوری که از رضا داورزنی ،رضا زرخانلی،محمدعباسی و کامران شاهسون که همه از نفرات با ارزش بومی هستند شکل گرفته و قطعا این نفرات دلسوزانه تلاش خود را داشته اند تا مجد شهید منصوری حفظ شود، ولی انگار در قرچک نیاز به یک ائتلاف از فوتسالی های بومی این شهر است تا راه چاره ای اساسی و بنیادی برای برون رفت از بحرانی احتمالی بزرگتر اتخاذ شود.
همچنین قرچک نیازی به جذب اسپانسر از بیرون شهرستان ندارد، ولی افرادی غیر بومی که همیشه به فکر منافع شخصی خود بوده اند و بی تفاوتی برخی مسئولین این شهرستان،سبب شده تا همیشه این تیم دقایق آخر و هول هولکی وارد مسابقات بشود.
متاسفانه باید بگوییم چشم های زیادی منتظر زمین خوردن این تیم پرطرفدار هستند. در چنین شرایطی اولین نفراتی که همیشه حامی منصوری بوده اند، مردم این شهر هستند. انگار استعداد سوزی در قرچک جای استعدادسازی را گرفته است و البته مدت هاست که دیگر سکو ها مانند قبل تب و تاب ندارند.
با این اوصاف، انگار فوتسال قرچک مدتهاست که تب کرده و اگر بهبود پیدا نکند، شاهد یک تشنج و بیماری سخت خواهیم بود که سال ها زمان می برد درمان شود. این یک حقیقت غیر قابل انکار است که هر زمان تیم های قدیمی اوضاع خوبی داشتند، تیم ملی هم نتایج بهتری کسب کرده است.
اوضاع امروز این تیم پرطرفدار و قدرتمند شاید در سالهایی نه چندان دور به سراغ دیگر تیم هایی برود که امروز با اشتیاق تیمداری می کنند. امیدواریم که این اتفاق حاصل نشود.
گزارش از محمدرضا محمدزاده – خبرنگار پایگاه خبری فوتسال
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 59 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۵۹