کد خبر : 7927
تاریخ انتشار : چهارشنبه 15 مرداد 1393 - 11:46
-

به یاد بابک فوتسال؛ سومین سالگرد خواب ابدی‌ات آرام!

به یاد بابک فوتسال؛ سومین سالگرد خواب ابدی‌ات آرام!
تو فقط یک نام، «بابک معصومی» نبودی، تو هویت فوتسال بودی و خواهی بود.

به گزارش پایگاه خبری فوتسال ایران، سومین سالگرد نبودنت در راه است. سومین سال دوری فوتسال از تو… آن روزها چه هیاهویی بود روی نیمکت تیم ملی، در پرسپولیس، در فوتسال، چه مصاحبه‌هایی بود، چه دعواهایی بود بین بزرگان، که تو هم پادرمیانی می‌کردی و گاهی هم غصه می‌خوردی… به یکباره انگار در یک غروب غم‌انگیز همه چیز تمام شد.

همه صداها خوابید. همه هیاهوها خاموش شد. سکوت خاک همه جا را فرا گرفت. سکوت بود و سکوت، پس از آن همه هیاهو.

۱۹ مرداد بود که…

خیلی‌ها از اسمت مایه می‌گذاشتند، آخر نشان داده بودی چقدر بزرگی. تو با یک غول بزرگ جنگیده بودی و حرف از ترس و کم آوردن نمی‌زدی. تو مبارز باروحیه میدان نبرد نابرابر بودی و فقط یک بار کم آوردی. شاخ غول سرطان را شکسته بودی و کم‌کم همه با چهره جدیدت خو گرفته بودند.

چهره جدیدت نماد مبارزه بود، نماد بزرگی‌ات، نماد روحیه‌ات.

اخلاقت هم مثل روحیه‌ات خاص بود. خوش‌اخلاق و امیدوار. خوش‌سفر و باروحیه. انگار کار دنیا عوض شده بود،‌ تو با آنهمه درد و مشکل، روحیه می‌دادی. می‌گفتی همه چیز درست می‌شود. شاید هم می‌دانستی درست نمی‌شود اما فکر می‌کردی حتی اگر درست هم نشود، یک چیز همیشه لازم است: امید.

و تو دنیایی از امید و شوق زندگی بودی…

تو سال‌ها کاپیتان تیمی بودی که این روزها زیاد حالش خوب نیست، تیمت قهرمان آسیا شده بود و دو جام‌جهانی را هم تجربه کرده بودی.

با تیم فتح آمدی و فاتح زندگی شدی، نگاهت به زندگی آنقدر سخاوتمندانه بود که یک روز علی کریمی را با خود به تمرین فتح آوردی که بگویی فوتبال ایران این استعداد و تکنیک را کم دارد.

تو فقط یک نام، «بابک معصومی» نبودی، تو هویت فوتسال بودی و خواهی بود، حسین شمس راست می‌گوید درباره‌ات، تو «اسطوره» بودی و خواهی بود، اسطوره‌ در فوتسالی که به یک‌باره به اوج رفت و چند سالی است درجا می‌زند.

هر چه تلاش می‌کنم واژه دیگری در موردت بیایم و در سومین سالگرد درگذشتت، واژه جدیدی از بزرگی‌هایت پیدا کنم، چیزی جز شوق فراوان برای زندگی کردن و امیدت نمی‌یابم.

***

چه کسی می‌دانست چه در ذهن تو می‌گذشت آن روز که ظهرش حرف از امید و انگیزه زدی و غروبش بعد از سال‌ها مبارزه، که تو پیروز میدان نبرد نابرابرش بود، یکباره تسلیم شوی؟

آنچه ظاهرت نشان می‌داد همه امید بود، امید به زندگی، امید به فراداها و به تنها چیزی که فکر نمی‌کردی، مرگ بود و درست در همان زمان اجل فرا رسید.

تو به تیم فوتسال پرسپولیس و وضعیت نامعلومش فکر می‌کردی، به تیم ملی فکر می‌کردی، به زندگی فکر می‌کردی، همه فکرهای خوب در ذهنت بود اما هرگز به مرگ فکر نمی‌کردی.

و ما هم با اعتماد به ظاهر تو، فراموش کرده بودیم که چه نبرد نابرابری را پشت سر گذاشته‌ای.

فراموش کرده بودیم که چقدر درد کشیده بودی…

اصلا فراموش کرده بودیم که بیماری…

بیماری به ما می‌آمد، اما به تو نمی‌آمد.

اصلا خبری از سرطان خون در ظاهرت نمایان نبود. تو سرشار از امید بودی.

و من می‌مانم خاک چگونه همه امیدها و آرزوهایت را در خود جای داده؟ و گور چه وسعتی دارد وقتی تو را با آن همه انگیزه در خود نهان کرده…

***

عصر فردا، دوستان و دوست‌دارانت برای تجدید خاطرات تو و احترام به اخلاق نیکو و شخصیت قابل‌احترامت، در امامزاده طاهر جمع می‌شوند.

ساعت ۱۸ و ۳۰ دقیقه فردا (پنجشنبه) فردا همه به کرج می‌آیند تا نشان دهند فراموشت نخواهند کرد.

بابک عزیز، نامت گرامی و خواب ابدی‌ات، آرام…
منبع:فارس

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 2 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۲
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.

نام ... چهارشنبه , ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۹

بازیکن خوبی بود و مربی خوبی هم شد خدا بیامرزدش دوست خیرخواهی علی کریمی را هم توفیق بده که باز هم دستش تو کار خیر باشه
اما یک سوال داشتم
شما که همیشه هویت فوتسال ایران را وحیدشمسایی معرفی میکردید چرا حالا این بنده خدا را هویت فوتسال ایران معرفی میکنید و در آینده هم بزرگ دیگری را پیدا کرده و او میشود هویت فوتسال ایران! آیا این استفاده ابزلری بر اساس منفعت خویش از آدمها نیست?
به نظر من هر کسی شخصیت خودش را دارد و در جایگاه ورزشی خودش حتی بدون نام و
نشان زحمت میکشد که گاه از زحمات بسیاری افراد مطرح هم مفیدتر است

عبدالهی چهارشنبه , ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۰۵

آقای نام
دقت کن این مطلب از فارس نقل شده ، پس قاعدتا موضع این خبرگزاریه نه فوتسال.ir