کد خبر : 263629
تاریخ انتشار : شنبه 25 فروردین 1403 - 12:45
-

پر انرژی و آماده قهرمانی مثل شمسایی و پسرانش!

پر انرژی و آماده قهرمانی مثل شمسایی و پسرانش!

این کاری است که هر روز پسران وحید شمسایی بعد از تمرین انجام می‌دهند. تمرین‌هایی که از مسابقه رسمی هم جدی‌تر است…

به گزارش پایگاه خبری فوتسال، علی اصغر حسن‌زاده کاپیتان تیم، بازیکنان را برای سرد کردن بعد از یک تمرین فشرده صدا می‌زند. همه وسط سالن فوتسال مرکز ملی حلقه می‌زنند، دست در گردن هم، زل می‌زنند به کف‌پوش نارنجی و بعد با هم فریاد می‌زنند: «یا حسین!»

این کاری است که هر روز پسران وحید شمسایی بعد از تمرین انجام می‌دهند. تمرین‌هایی که از مسابقه رسمی هم جدی‌تر است. همه می‌خواهند خودشان را به ترکیب اصلی تحمیل کنند. کسی دوست ندارد از پرواز جا بماند. تیم پزشکی بازیکنانی که احساس درد دارند را درمان می‌کنند. از کنار هیچ نشانه‌ای ساده نمی‌گذرند.

بازیکنان کفش‌ها‌ و جوراب‌هایشان را در می‌آورند، بعد می‌روند روی عضله‌های ورم کرده‌شان یخ بگذراند، دوش‌ بگیرند، شام بخورند و بخوابند. این تیم انگار برایش مهم نیست که بیرون از سالن چه فصلی است؟ برف آمده، درخت‌ها شکوفه کرده‌اند یا از آسمان آتش می‌بارد؟ آنها فقط به یک چیز فکر می‌کنند: نرسیده به میانه اردیبهشت جام قهرمانی را بالای سر ببرند و به ایران بیاورند، جایی که به آنجا تعلق دارد!

وحید شمسایی که زمانی خودش به تنهایی برای آتش زدن یک سالن ۱۲ هزار نفری کافی بود، به عادت همیشه توی‌ موهای جو گندمی‌اش دست می‌برد، هنوز انگشت شکسته پایش خوب نشده اما تمام سه هفته تمرینات سر پاست. با سیامک داداشی، شهاب سفال‌منش و اصغر قهرمانی دستیارانش حرف می‌زند. تمرین را مرور می‌کنند، هیچکس اینجا برای گذراندن تعطیلات نوروز نیامده. تمرینات فشرده و بی‌رحمانه است، هدف قهرمانی آسیا!

حسین طیبی از سالن بدنسازی می‌آید، همه می‌دانند با مصدومیت شدیدی که دارد به مسابقات نمی‌رسد اما درمان و تمرین را رها نمی‌کند. آنقدر حرفه‌ای هست که با این واقعیت کنار بیاید، با بازیکنان جوانتر حرف می‌زند، راهنمایی می‌کند، دلگرمی می‌دهد.

تیم یعنی همین. یعنی جایی که «من» جایش را به «ما» می‌دهد. محمد کشاورز و احمد پری‌آذر بازیکنان سابق تیم ملی سر تمرین آمده‌اند. دو بازیکن با کوله‌باری از افتخارات. اینجا آمده‌اند که به بچه‌ها بگویند یک ایران پشت سر آنهاست. خانواده فوتسال قهرمانی‌شان‌ را می‌خواهد. اعاده حیثیت. دو سال پیش در کویت مروارید از کف دستشان لغزید و ژاپنی در هوا قاپیدند، حالا مروارید به بانکوک رسیده، یوزهای ایرانی برای باز پس گرفتنش به تایلند می‌روند. هیچ‌کس دنبال بهانه نیست، تا پای جان برای ایران.

ابوالفضل کریمیان سرپرست تیم پیگیر وضعیت مسلم اولادقباد است. بهترین بازیکن آسیا با مصدومیت از اسپانیا آمده. کادر فنی تیم با پزشکان مختلف مشورت می‌کند، جای هیچ ریسکی نیست، مسلم با خونسردی همیشگی لبخند می‌‌زند. سالار آقاپور هم با مصدومیت برگشت اما تحت مراقبت تمرین می‌کند. فقط سعید احمدعباسی است که قبراق و حریص به قهرمانی. مثل بقیه بازیکنان، به شادی بعد از گل، به فرو ریختن دروازه حریفان و بوسیدن لوگوی پرچم روی پیراهن تیم ملی.

بازیکنان تیم ملی فوتسال ایران در سکوت کامل فقط به تمرین بی‌وقفه، ارتقای مهارت‌ها، تمرکز روی هدف و شمردن روزها فکر می‌کنند. اینجا به هر چیزی به جز قهرمانی می‌گویند ناکامی! فشار بی‌رحمانه‌ای روی بازیکنان است اما برای قهرمان‌ها هیچ بهانه‌ای وجود ندارد. مصدوم داریم؟ بدشانسی آورده‌ایم؟ ایرادی ندارد! ما ایرانیم، روزهای سخت‌تر از این را هم پشت سر گذاشته‌ایم و قهرمان شده‌ایم. تاریخ را مرور کنید!

سایت فدراسیون فوتبال- احسان محمدی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.