کد خبر : 206051
تاریخ انتشار : چهارشنبه 7 مهر 1400 - 9:45
-

سید حامداردهالی

یادداشت اختصاصی/ واکاوی آنچه عامل حذف ایران در جام جهانی بود؛ چرا با لیتوانی خداحافظی کردیم؟

یادداشت اختصاصی/ واکاوی آنچه عامل حذف ایران در جام جهانی بود؛ چرا با لیتوانی خداحافظی کردیم؟

در این یادداشت به واکاوی علت عدم موفقیت تیم ملی فوتسال در جام جهانی لیتوانی پرداختیم.

پایگاه خبری فوتسال ایران، سید حامداردهالی– تیم ملی فوتسال ایران با قبول شکست مقابل قزاقستان در مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی ۲۰۲۱ از گردونه رقابت ها کنار رفت. پس از پایان این بازی ها مردم نارضایتی خود را از عملکرد تیم ملی ابراز کرده و در فضای مجازی پایگاه خبری فوتسال ایران اکثرا از شیوه بازی تیم ملی گلایه مند هستند. کارشناسان نیز متفق القول می گویند تیم ملی نتوانسته انتظارات را برآورده کند. حجم مطالب انتقادی از تیم ملی و به خصوص کادرفنی پس از حذف تیم بالا رفته است. در این مدت پایگاه خبری فوتسال ایران سعی کرد به درستی و نه با نقد غیر سازنده کمک حال تیم ملی باشد و در ادامه نیز به واکاوی برخی از علل ناکامی تیم ملی فوتسال خواهیم پرداخت اما ذکر این نکته ضروری است که…

دوره های قبل را فراموش نکنیم

تیم ملی فوتسال ایران در ۸ دوره حضور خود در جام جهانی فوتسال در سه دوره در مرحله گروهی حذف شده است،در یک دوره با علی صانعی به یک هشتم نهایی راه یافته است و در یک دوره نیز با حسین شمس به جمع ۱۰ تیم برتر راه یافته که به نوعی مرحله یک چهارم نهایی بازی ها بود.در سال۱۹۹۲ ایران تا نیمه نهایی پیش رفت و این اتفاق را در دوره گذشته و با رقم زدن عنوان سومی جهان توسط ناظم الشریعه تکرار کرد پس نباید فراموش کنیم که کارنامه فوتسال ما خیلی هم در این زمینه موفق نبوده و نباید انتظاری بیش از پیش از تیم ملی داشته باشیم. مورد قبول است که نسل کنونی فوتسال از بهترین بازیکنان است اما بارها خود ما نوشتیم که این نسل پا به سن گذاشته است و باید این تضاد روشن شود که آیا نسل کنونی بهترین است یا پا به سن گذاشته و فراموش نکنیم که همین کادرفنی و بازیکنان عنوان سومی جهان را رقم زدند و به همین دلیل در انتقادات خود جانب احتیاط و انصاف را رعایت کنیم.

و اما وا کاوی برخی مشکلات تیم ملی فوتسال که شاید بیشتر هم باشد و این موارد به ذهن نگارنده آمده است:

کرونا؛ البته برای همه

فوتسال جهان در شوک بیماری کرونا ماه های ابتدایی تعطیل بود و فوتسال ما هم نشات گرفته از این اتفاق نتوانست آماده سازی مطلوبی داشته باشد که مهم ترین آن لغو بازی های فوتسال قهرمانی آسیا و انتخابی جام جهانی بود. البته که ما مهرماه ۹۹ دو بازی دوستانه با ازبکستان داشتیم اما پس از آن تا خرداد عملا برنامه های تیم ملی تعطیل شد. آماده سازی تیم ملی بدون بازی تدارکاتی پیش می رفت و اگر مقاومت ناظم الشریعه در مورد عدم حضور در تورنمنت تایلند ادامه داشت چه بسا این بازی ها را هم از دست می دادیم. پنج بازی نسبتا خوب در این تورنمنت و دو بازی با بلاروس اگر تدارکی خوب نباشد قطعا بد هم نیست اما برای تیمی که عادت به بازی با تیم های بزرگ دارد مصاف با روسیه،قزاقستان یا اسپانیا می توانست آماده سازی ایده آل تری پیش از جام جهانی باشد که این اتفاق نیفتاد.

حمایت روی حرف

در این شرایط و با فعل و انفعالات فدراسیون فوتبال، عزیزی خادم بخشی از توجه خود را – حداقل در مصاحبه ها- معطوف به تیم ملی فوتسال کرد.چندین بار در تمرینات حاضر شد و با کادرفنی و بازیکنان هم جلسه داشت اما ماحصل آن نارضایتی بازیکنان از عدم انتقال مشکلات به رئیس فدراسیون از سوی سرمربی تیم ملی و در نهایت نارضایتی گسترده از عدم بدرقه مناسب تیم ملی بود.چه بسا اگر عزیزی خادم در جریان سفری که به آلمان داشت سر هواپیما را کج نمی کرد و گذری هم به لیتوانی نمی زد و برای پاداش ها کمی دست به جیب نمی شد این نارضایتی فاجعه ای بس سنگین تر از اتفاقات کنونی را رقم می زد.

فوتسال بی پدر

درست در روزهایی که فوتسال نیاز به محبت پدری داشت اختلافات در کمیته فوتسال به اوج خود رسید و خبری از مهرداد سراجی رئیس وقت کمیته فوتسال نبود. او که انتصابش به این سمت با موجی از انتقادات همراه بود با همراه کردن وحید شمسایی با خود هم نتوانست وجهه ای مناسب پیدا کند تا او مجبور به استعفا شود. در این شرایط بزرگتری بالای سر فوتسال نبود تا رفیقان سرمربی تیم ملی نقش بزرگتری را بر عهده گرفته و با برگزاری جشن و اهدای هدیه های جالب توجه مثلا زیر بال و پر تیم ملی را بگیرند.

فغان از جوانگرایی

نگارنده یکی از منتقدان جدی سرمربی تیم ملی در پروسه جوانگرایی بوده و همسو با برخی از کارشناسان معتقد است این اتفاق در تیم ملی رخ نداده است. هر چقدر هم که ناظم الشریعه بگوید با شیبی ملایم جوانگرایی صورت گرفته و لیگ نتوانسته بازیکنان جوان را تحویل تیم ملی بدهد باز هم اینها قابل قبول نیست و میانگین سنی بالای ۳۲ سال تیم ملی نشان می دهد که با تیمی پیر روانه مسابقات شدیم. متاسفانه تکیه ناظم الشریعه به نتیجه گیری باعث شد که فرهاد فخیم با ۳۷ سال سن و پس از ۱۷ سال از آخرین حضورش در جام جهانی- با وجود شایستگی های زیاد و تاکید بر اینکه حتی بهترین بازیکن فصل گذشته لیگ برتر و حتی دو سه فصل اخیر بوده و نقش غیر قابل انکاری در قهرمانی های مس سونگون داشته است- با غیبت در اکثر اردوهای آماده سازی تیم ملی در نهایت راهی لیتوانی شده و البته نتواند آن چیزی که از او در لیگ برتر دیدیم را در تیم ملی به منصه ظهور بگذارد.

توریست یا عصای دست؟

جدا از از فرهاد فخیم انتقاد دیگر به حضور حسین طیبی در تیم ملی است. بازیکنی که اگر مصدوم نبود این قابلیت را داشت تا حتی کفش طلای این جام جهانی را از آن خود کند. ستاره پخته ای که تجربه حضورش در غیرت قزاقستان در بازی با تیم ملی این کشور کارساز می شد اما امان که به بازی ها نرسید. حضور او همراه با تیم ملی هیچ توجیهی نداشت. ولو اینکه به بازی های حذفی هم می رسید وقتی تیم مشکل تاکتیکی داشت چه کاری از حسین بر می آمد؟ بهتر نبود به جای او یک بازیکن جوان- مثلا همین سالار آقاپور که پشت خط ماند- به تیم ملی دعوت می شد و حداقل او روی نیمکت تیم ملی تجربه اندوزی می کرد؟ البته که محاسبات در مورد شدت مصدومیت او هم اشتباه بود و طیبی حتی به بازی های حذفی هم نرسید و در شرایطی که فیفا فرصت استفاده از دو بازیکن بیشتر را به تیم ها داده بود طیبی تنها بازیکنی بود که یک ثانیه هم به میدان نرفت و ناظم الشریعه چه خبط بزرگی کرد.

در این میان زمان بازی کم طاها نعمتیان و علیرضا رفیعی پور هم عجیب است.نعمتیان قابلیت یک دقیقه بازی مقابل قزاقستان را هم نداشت؟ اگر او برای دقایقی به میدان می رفت ستاره ای چون جاوید وقت داشت استراحت کند و نفس بگیرد و در ثانیه های پایانی نفس زنان و بدون تمرکز تک به تک جلوی دروازه قراق ها را از دست نمی داد. رفیعی پور واقعا اگر آن انتقاد حسین شمس از بازی نکردنش نبود جلوی آرژانتین رنگ میدان را می دید؟ اگر قرار بود این دو بازیکن هم به میدان نروند باز هم جوان ترهایی بودند که برای تجربه اندوزی به لیتوانی بروند.

الان وقت دهداری شدن نبود آقای ناظم الشریعه

مرحوم پرویز دهداری را سردمدار مکتب مبارزه با بازیکن سالاری می دانند و با این خصلت هنوز هم نامش زنده است. ناظم الشریعه اما در سال های اخیر نشان داده که مقابل بازیکن سالاری مقاومتی ندارد. برای حرف خود ادعا داریم. دعوت از فرهاد توکلی و حمید احمدی به تیم ملی نمونه این ادعاست. توکلی مثلا محروم شد اما بدون از دست دادن حتی یک بازی مهم و تورنمنت رسمی به تیم ملی برگشت. احمدی هم با وجود اینکه بواسطه اختلاف با شمسایی فصل گذشته از گیتی پسند کنار گذاشته شد و از سوی ناظم الشریعه هم به تیم ملی دعوت نشد اما پس از اینکه چندین اردوی مهم را از دست داد در اردوی پایانی ناگهان نامش در لیست مدعوین قرار گرفت تا انگار به جای تنبیه ، تشویق شود. چنین مربی با این پیشینه چطور در حساس ترین برهه یاد دهداری شدن افتاد؟ برای حرکت سنگ سفیدی در بازی با ازبکستان که به هیچ عنوان قابل توجیه نیست می شد تنبیهات دیگر و البته سنگین تری هم در نظر گرفت و در بازی با قزاقستان هم زمان دهداری شدن نبود.

تیم ملی در این بازی کمبود مهره داشت تا طیبی مصدوم را روی نیمکت بنشاند و بازیکنی چون سنگ سفیدی بنا بر منافع ملی می توانست کارساز باشد و بعد از این بازی پای تنبیهات پیش کشیده شود. می شد سنگ سفیدی را از پاداش ها محروم کرد یا به اردوهای بعدی دعوت نکرد یا هر جریمه دیگری اما نه اینکه پز مبارزه با بازیکن سالاری از مربی ای که سابقه ای خوبی در این زمینه ندارد را در بدترین شرایط ببینیم.

مشکلات تاکتیکی تیم ملی

قطعا تیم ملی با مشکلات عدیده تاکتیکی روبرو بود.در هیچکدام از ۵ بازی خود دلچسب و تماشاگر پسند بازی نکرد. هیچ برد مقتدری نداشتیم و بعد از آمریکا و جزایر سلیمان بیشترین گل خورده جام برای ما بود. تمامی نیمه دوم ها را باختیم.کارشناسان بهتر می توانند نظر بدهند اما وقتی در هر دو بازی با ازبکستان و قزاقستان با اختلاف خوب از رقیب جلو می افتیم و پلن مناسبی برای حفظ یا بهبودی آن نداریم یعنی یک جای کار می لنگد.

مصدومین زیاد در تیم ملی

آخر نفهمیدیم مصاحبه های ابتدایی ناظم الشریعه که از کمیته پزشکی و امکانات و همراهی آنها تجلیل کرد را باور کنیم یا انتقادات او از کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال را . هر چه باشد این حجم از مصدوم در اردوی تیم ملی قابل توجیه نیست.حسین طیبی، فرهاد توکلی، فرهاد فخیم، احمد اسماعیل پور ،مسلم اولادقباد و سعید عباسی که همه از بازیکنان کلیدی ما بودند به دلیل مصدومیت بخشی یا تمام جام را از دست دادند.به نظر شما این حجم از مصدوم سوال برانگیز نیست؟

چرا تیم تمرکز نداشت؟

اگر به قول حسین شمس حواس بازیکنان به پاداش گرفتن بوده یا اینکه بر اساس اخبار رسیده جو اردوی تیم ملی چندان هم مساعد نبوده و بین بازیکنان چند دستگی وجود داشته باید فکری برای تمرکز بازیکنان در زمین می شد. عجیب است که بازیکنی با قابلیت و سابقه صمیمی مقابل ضعیف ترین تیم جام در دقیقه دو اخراج شود. عجیب است که حمید احمدی با این تجربه هنوز آوردگاه جام جهانی و البته کمک داور ویدئویی را نشناسد. شجری در بازی با قزاقستان نمی دانست که تمارض او از دید کمک داور ویدئویی هم محروم نمی ماند چه برسد به داور بازی؟

حالا که حرف از داور شد بگوییم انصافا داوری ها هم چنان به سود ما نبود و در همین بازی با قزاقستان داوران اگر دقت و عملکرد بهتری داشتند شاید نتیجه دیگری رقم می خورد که البته اینها بهانه است.

خوبان عالم همراه با تیم ملی

برخی همراهان عجیب در تیم ملی نیز می تواند تا حدودی در این ناکامی نقش داشته باشد.از رئیس فلان شرکت هواپیمایی تا شریک غیر فوتبالی رئیس فدارسیون و البته دوستان رسانه ای آقای عزیزی خادم که برای خودشان اتاق تک نفره سفارش داده بودند و بازیکنان را در شرایط کرونا روانه اتاق های دوخوابه کرده بودند. این تبعیض عجیب قطعا به بازیکنان با شخصیت تیم ملی بر خورد.

برخی پیشکسوت ها دوست نداشتند تیم ملی نتیجه بگیرد

با عرض پوزش از همه بزرگان و پیشکسوتان فوتسال این طور استنباط می شود که برخی از این چهره های بزرگ تمایل زیادی به موفقیت تیم ملی نداشتند. یا به خاطر ناظم الشریعه، یا برخی بازیکنان و یا شاید هم به خاطر خودشان برخی ها دوست نداشتند تیم ملی در جام جهانی نتیجه بگیرد و به همین دلیل انرژی مثبتی را روانه تیم ملی نکردند.

حرف پایانی

قطعا عوامل دیگری هم در این عملکرد تیم ملی دخیل هستند که از دید نگارنده به دور مانده است اما ذکر چند نکته ضروری است:

  • گرچه حذف در مرحله یک چهارم نهایی برای تیمی که دوره قبل سوم جهان شده ناکامی است اما برای ایران که کلا سابقه خیلی خوبی در جام جهانی ندارد می تواند ناکامی تلقی نشود.
  • فراموش نکنیم اسپانیا در دو دوره اخیر نتوانسته به جمع ۴ تیم نهایی راه یابد.
  • ناظم الشریعه کارنامه قابل قبول و قابل دفاعی در تیم ملی دارد. او اگر به هر دلیلی دیگر در تیم ملی نباشد باید قدردان زحمات او بود و اگر هم در تیم ملی بماند باید با اصلاح برخی روش ها تیم را به سمت موفقیت بیشتر هدایت کند.
  • چه ناظم الشریعه بماند چه کس دیگری بیاید کار بسیار سختی دارند. این تیم پیر را جوان کردن کاری بس دشوار است که شاید با ناکامی همراه باشد.باید جنبه اش را داشته باشیم.
  • با خسته نباشید به کادرفنی و بازیکنان باید از اتفاقات این جام جهانی درس بگیریم.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.

حسین چهارشنبه , ۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۴

نقد منصفانه ای بود